هیئت محبین حضرت زهرا سلام الله علیها

برای همه بچه هیئتی ها....

هیئت محبین حضرت زهرا سلام الله علیها

برای همه بچه هیئتی ها....

عاشقی که با غل و زنجیر به قبر رفت...

پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۲۳ ق.ظ

      عاشقی که با غل و زنجیر به قبر رفت...



شهید غلامحسین خزاعی در خط آخر وصیت نامه خود نوشت:

((در ضمن وصیت می کنم که زنجیرهایی را که خریده ام به دست و پایم ببندید و در قبر قرار دهید...))


غلامعباس خزاعی، برادر شهید، مامور اجرای این وصیت شد. او می گوید: زنجیرها معمولی بود.تقریبا دو متر طول داشت. ساعت 9 شب زنجیر را برداشتم و با چند نفر از دوستانش به ستاد معراج رفتیم. شهدا را برای تشییع آماده کرده بودند. تابوت را آوردند و آن را باز کردند. با آرامش خوابیده بود.

از دوستان خواهش کردم وصیت را اجرا کنند اما هیچ کدام قبول نکردند. صورت حسین را بوسیدم.

زنجیر را زیر دست و پایش انداختم و با نخ کاموا حلقه را گره زدم. باز هم صورت او را بوسیدم.

به این ترتیب به وصیت عمل کردم.

برادر شهید میگوید:

یکی از دوستانش از شهرستان تماس گرفت و گفت:

حسین با استناد به آیه 49 سوره ابراهیم:

وَ تَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفاد

«روز قیامت مجرمین را در حالی که دست و پایشان در زنجیر بسته است، محشور می کنند.»

دوست داشت روز محشر با دست و پای بسته در زنجیر حاضر بشود تا لطف الهی شامل حالش بشود.


حاج قاسم سلیمانی بعد از شهادت غلامحسین رفته بود پیش پدر و مادرش، گفته بود:

حسین عاشقی بود که همه عاشقش بودند. حسین عاشق اباعبدالله الحسین علیه السلام بود...

برای امام حسین علیه السلام می‌سوخت و با تمام وجود اشک می‌ریخت. از روی سوز و از روی اعتقاد اشک می‌ریخت و وقتی دعا می‌خواند و قبل از همه و بیشتر از همه، خودش گریه می‌کرد...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۶/۱۲/۲۴
  • ۱۷۸ نمایش
  • محمدعلی عابدیان

نظرات (۱)

شهدا شرمنده ایم...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی